امیر حسینامیر حسین، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 27 روز سن داره

پسری از جنس فرشته

شیطنت ظهر

عشق مامان تو هر کاری کردیم ظهر نخوابیدی و نزاشتی من و بابا بخوابیم از بس که حرف میزدی عشق من.اومدم و بهت هندونه دادم بلکه یکم اروم بشی و رجه وورجه نکنی ولی دیدم با خوردن هندونه سرد انرزیت بلکه کم نشد زیادم شد. عشق مامان . به قول بابا جونت میگه جک تعریف میکنی و خودتم ذوق میکنی و میخندی ماهم با خنده تو میخندیم. مش یا میگی مامان  یا میگی بابا  اگه بابا جونتم جواب نده صداش میکنی علی علی تا جوابتو بده عشقم . وقتی جواب میدیم . میگیم بله توهم شروع میکنی به ادامه حرف زدنت که ما نمی فهمیم چی میگی و خودتم میخندی. اینجوری دقیقا و منو بابا جونتم اینجوری می خندیدیم منم تند تند میکردم و هی گازت میگرفتم و تو هم اخر کاریا فهمیدی که بوسای من از ت...
31 مرداد 1392

مهمونی دیروز

عزیز مامان دیشب ما مهمون داشتیم واسه شام عموها و عمه جون و مامانی و بابایی خونه مون بودن . خیلی بهت خوش گذشت عشق مامان. حسابی بازی کردی هم با عمو جونات و هم پسر عمو و دختر عمو و دختر عمت. عشق مامان. چون همه بودن عصر حاضر نشدی بخوابی. فقط موقعی که خواستیم با عمه جون و زن عمو جونت بریم بیرون سرت و گذاشتی رو شونم و خوابیدی . چون می دونستی . تو بیرون نمی تونی شرارت بکنی خوابیدی. عشقم ولی بعدش بیدار شدی . و امودیم خونه . و بقیه عموها و زن عموها و مامامنی و بابایی عمه جونت اومدن و تو ذوقی میکردی از دیدینشون. تازه خدا نکنه که چت بخوره به هندونه . خربزه و طالب . انقدر مقلته میکنی تا بهت بدن. تازه دیشبم موقع شام دست هرکی نوشابه میدید میگفتی مامان ابه...
31 مرداد 1392

ای اشنا کودک مرا دوست بدار

اگر که با کودکم حرف میزنی و به چشمات نگاه نمی کنه؟برای اینه که دید خوبی نداره یا توجهش کمه اگه وسیله ای رو که داری میدی دستش ننمیگیره؟برای اینه که کنترل دستش دست خودش نیست اگه مفهوم حرفایی که میگی رو درک نمی کنه و واکنشی رو که تومیخواهی نشون نمیده؟ برای اینه که اون یه بچه معمولی نیست  اون یک کودک خاصه پس اونو همونطور که هست دوستش داشته باش  نکنه چون بامزگی بچه های دیگرو نداره دیگه دوستش نداشته باشی چون اون محبتو درک میکنه  تشنه اونه فقط نمی تونه مثل بچه های سالم خودشیرینی و بامزه بازی در بیاره پس ای اشنا کودک خاص مرا دوست داشته باش
27 مرداد 1392

بدون عنوان

اول سلام به دوستان وبلاگیم چه اونایی که خاموش از وبلاگ امیرم دیدن میکنند و همیشه دوست دارن خواننده خاموش باشن چه اونایی که نظر میدن . دست همتون درد نکنه. ببخشد دیر به دیر میام و اپ میکنم چون ادم تو ماه رمضون حس نوشتن و تایپ کردن نداره. مخصوصا اگه یک وروجکی مثل امیر داشته باشین میفهمین من چی میگم. قول میدم بعد ماه رمضون حتما یک روز درمیون اپ کنم. وب پسملمو. تازگی ها فهمیدم اگه رو امیر یک چیزی فشار بیاره حتما اون چیزو میگه تا بهش بدین. مثلا وقتی خیلی گشنش باشه میگه. مامان نام نام بده یا به نوشابه میگه ابه بده  بهش اب میدم به جای نوشابه میگه نه ابه بده وقتی هم تشنش باشه بهمون میگه اب بده تا اینجاشو داشته باشین تا من باز واس...
10 مرداد 1392